توضیحات
چکیده
در زمینههای علوم کامپیوتر و زبانشناسی، یک سلسله مراتب نگهدارنده کلاسهای دستور زبان صوری است. سلسلهمراتب گرامرها توسط نوآم چامسکی در سال ۱۹۵۶ توصیف شده است. سلسلهمراتب چامسکی در اصل امکان درک و بکارگیری مدل علوم کامپیوتر را فراهم میکند. این مدل به برنامهنویسها اجازه میدهد که اهداف زبانشناسی مفهومدار را به صورت سیستماتیک به انجام برسانند.
اثبات و رد نظریه فطرت رکن مهمی در دو مکتب عقلگرایی و تجربهگرایی است. در عین حال از یک سو شاهدیم که میان مدافعان و مخالفان این نظریه اختلاف نظر فراوانی وجود دارد و از سوی دیگر مطالب اندکی بهنفع و ضد این نظریه از طرف مدافعان و مخالفان آن مطرح شده است.
برای نشان اهمیت نظریه فطرت میتوان به ارتباط این نظریه با حوزههای گوناگون معرفتی اشاره کرد؛ از جمله هستیشناسی (مثل افلاطونی، وجود روح قبل از بدن، عقل فعال، ذاتگرایی و …)؛ معرفتشناسی (عقلگرایی، راه حصول علم، تعریف سهبخشی علم و …)؛ اخلاق و حسن و قبح عقلی افعال؛ زبانشناسی؛ زیستشناسی؛ روانشناسی و تعالیم ادیان.
امروزه علم زبان شناسی، قرابت و اهمیت بسیاری در مباحث فلسفی یافته و در این میان، آرا و افکار نوام چامسکی که ادله و شاهد فراوانی در باب فطری بودن زبان مطرح کرده، قابل توجه است.
واژگان کلیدی: فطرت، هستیشناسی، معرفتشناسی، زبانشناسی، فطری بودن زبان، چامسکی.
1. تاریخ فلسفه را میتوان در نزاع میان عقلگرایان و تجربهگرایان خلاصه کرد، و اهمیت موضوع فطرت این است که بیتردید اثبات و رد این نظریه، رکن مهمی در دو مکتب عقلگرایی و تجربهگرایی است.
عقلگرایان بهطور عام معتقدند: ذهن، مجموعهای از فطریات دارد که زمینه معرفت پیشین را فراهم میآورد؛ اما تجربهگرایان انکار میکنند که چنین فطریاتی وجود داشته باشد. ایشان معرفت پیشین و فهم ما از حقایق ضرور را به اینهمانگوییها و قضایای تحلیلی که مأخوذ از تعاریف دلخواه از کلمات است، محدود میکنند.
2. نکته مهم در نظریه فطرت این است که درباره ماهیت فطریات، توافق اندکی میان مدافعان و مخالفان آن وجود داشته است.دکارت، اندیشهها و اصول بسیاری را فطری میداند و گاهی پیشنهاد میکند که به واقع تمام اندیشههای ما دستکم به نحو بالقوه فطری باشند.
لاک ذهن کودک را کاغذ سفیدی میداند که هر آنچه بر آن نوشته میشود، از طریق ابزار حواس است؛ البته به نظر او تعدادی از قوا مانند حافظه و تخیل ذاتی هستند؛ اما تصور ما از این قوا فطری نیست.
لایب نیتس، ذهن را به تخته سنگی تشبیه میکند که پیشاپیش رگههایی در خود دارد. از نظر او، انسان نیازمند تجربه و تفکر است تا اندیشههای فطری معیّن شوند. لایب نیتس با نظر افلاطون موافق است که همه اندیشهها فطری است و یادگیری، یادآوری اندیشههایی است که همیشه در ذهن ما وجود دارد.
بسیاری معتقدند که مقولات کانت، همان فطریات در مدل لایب نیتس (رگههای تخته سنگ) است. مقولات، مفاهیمی هستند که در ماهیت عقل ذاتی هستند و چارچوبی پیشین را برای تمام تجربیات فراهم میکنند.
چون مقولات به وسیله ذهن به همه تجربهها تحمیل میشود،جنبههایی از تجربه که از مقولات مأخوذ است، ابعاد ضرور تجربه هستند و ما میتوانیم به نحو پشین بدانیم که آنها تمام تجربههای ما را وصف خواهند کرد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.